سفارش تبلیغ
صبا ویژن

غزل خداحافظی.حلالیت.یا علی

یکشنبه 85 اردیبهشت 31 ساعت 10:16 عصر

سلام خداحافظی ....

هر آمدنی را رفتنیست و هر رفتنی را رفتنی دیگر .... کسی نفهمید آمدیم و در امتدادش فهمیدم که نیامدم ..... هی خدا ....

.

.

الو .... الو .... امتحان میکنیم .... صدا میاد ؟ 1 ،2 ،3 .... خدا اونجا چی صدا میاد ؟

.

.

پس بشنو و درد تنهایی و خدا حافظی یک آدم به معنای آدم !

"حسن ،خاک تو سرت تو که انقدر علافی بیا بشین حداقل تو ابنترنت یه وبلاگ بزن هم دست از علافی برمیداری هم دو زار بارت میشه! .... ما هم که بی جنبه ....گفتیم باشه ،ولی چه جوری ؟

اگه میخوای جوش سالمتر باشه بورو پارسی بلاگ ارزشی تره!(بدون قصد پاچه خواری) .... ماهم که یه چشم گفتیم و معتادش شدیم .... خیلی قشنگه .... من که بش میگم حسینیه ی مدرن ،خدا وکیلی .... "

ای سجاد(همون www.haatef.parsiblog.com )خدا بگم چی کارت کنه ؟ ما رو خرابمون کردی رفتی .....

.

.

.

تا الآن ....

بعضی وقتا آدم از اسمش میترسه ، تا حالا حس کردین؟ .... غریبه غریب .... حس غریبیه! ....

برا دیدن خودتم باید از خودت وقت بگیری!! به خودت میگی این همون حسنی که تا دیروز میگفت اگه یه روز من یه کاره ای بشم هوای همتون رو دارم ، حالا دیگه خودتم نمیشناسی ....

.

.

.

.

اومدم بگم 0 سرتون رو هم خیلی درد اوردم .... ببخشید .... من تا یه مدت تقریبا 2 ماهی این وبلاگ رو میدم دست یه دوست دینی و همخون خودم .... از جنس خواهران هست واگه خدا بخواد ......

ولش کن ....

راستی ما رو حلال کنید ..... الآن که میخوام از اینجا و خانواده ی مجازی پارسی بلاگ خداحافظی کنم هم چون حس کسی را دارم که میخواهند بچشو ازش بگیرن ! .... باورتون نمیشه ولی الآن بغض راه آقا نفس رو تنگ کرده و اجازه ی عرض اندام نمیده .....

.

.

راستی : 1: از برادران فخری ممنون که سیستم تهویه ی خوبی تو اینجا راه انداختن تا هوا آلوده نشه ( به خدا تملق و پاچه خواری نیست)

2. از یه آدم پر حرف .... www.haatef.parsiblog.com

3.از کربلای جبهه ها که هی میومد آتیش به جونمون میزد . www.sohada.parsiblog.com

4.از همه ی دوستان و کسانی که همچون خواهری و برادری مرا راهنمایی میکردندو ....

حلالیت میطلبم ....

این کسی هم که داره میاد اینجا رو برا شما ها آب و جارو بکنه مثل خودمه فقط با عینکی خواهرانه !!

.

.

من هم که نمیتونم به اینجا سر نزنم ... چون خونه ی اول و آخرمه ....

فقط قول بدین حداقل یادتون نره یه حسنی بود و....

حتما دعا برام کنید تا این مشکلم حل بشه و دوباره ردای غلامی غلامان اباعبدالله رو بپوشم .... زیاد پرچونگی کردم .... ببخشید ....

انشا ءالله زیر سایه ی آقا امام زمان ونائبش و با گرامی داشت خون شهدا( یاد باد یاد جوانمردان عباس صفت شکست حصر خرمشهر) سالم و سر زنده و صحرایی باشید .

التماس دعا ....

یامحمد و علی

حسن کوکبیان نظری

الآن بغض تبدیل به ابر سیاه بارانی شد به والله ....


نوشته شده توسط : حسن ک.نظری(امٌل جان)

نظرات دیگران [ نظر]