سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انقلاب دوم یا همون بروبابا!!!!

دوشنبه 87 بهمن 21 ساعت 6:55 عصر

سلام ....
 انقلاب دوم! چه اسم کوچیکی.
    انگار متوجه نشدی! انقلاب دوم .... انقلاب!
 نمیدونم چرا انقدر ما سطحی از کنار اسمها میگذریم. مثلا اسم یه دختری بهنام و اسم یه پسری آیدا!
   ولش کن .... دعوا رو دخترونه پسرونه نمیکنم. بابا یه زمانی یکی اومد یه تکونی به این دلهای زنگار زده ی ما داد. اونوقت همون آدمه اومد به ما رنگ داد و از میتی دراوردمون. بعداون آدم رو از ما دور گرفتن. بعد چون ما ازش دور شدیم دچار جنون هجران یار شدیم و زد به سرمون و دیگه پاک قاطی کردیم. حتی آقا طیب هم قاطی کرد. خلاصه ....
   کار جنون ما به تماشا کشید و ... انداختیمش بیرون و معشوقمون رو اوردیم....اون موقع بود که به خودمون اومدیم ودیدیم
 یار در پیاله وما گرد رخش پروانه وار سوختیم وسوختیم وسوختیم.... وسرمست شدیم....
  دیری نگذشت که دیدیم همسایه ی کثیفمون تا فهمید ما اونقدر محو یار وپیاله شدیم اومد وهی تو پیالمون موش دووند....
 ماهم که محو شمع وگل وسرمست از رنگ گرفتن حالیمون نبود در کنارمون چی داره میگذره.
دست قضا زد و یه بار که داشت اون موشه میدووید تو پیالمون مچشو گرفتیم و همه چی رو لو داد ....


 لانه ی جاسوسی تسخیر شد!
  تا قبل از تسخیر، ما در 22 بهمن فقط توانسته بودیم جمهوری اسلامی را بنا کنیم و دو رکن قبل از آن یعنی استقلال و آزادی رو در انقلاب دوم(تسخیر لانه ی جاسوسی) به فرمایش حضرت روح الله(ره) به دست اوردیم ....


  حال ببینم زین پس از کنار اسمها به راحتی میگذرید یا نه؟!

همه چی رو به هم ربط دادم تا این جمله آخرییه یا همون جمله بالایی رو بگم!
بی ربط به حوادث اخیر نیست...

التماس دعا ....
  یامحمد وعلی


نوشته شده توسط : حسن ک.نظری(امٌل جان)

نظرات دیگران [ نظر]


2سال بودن یانبودن!

دوشنبه 87 دی 9 ساعت 11:32 عصر




دومین یادواره امُل جان!


گردهمایی وبلاگ نویسان حامی مقاومت اسلامی همزمان با دومین یادواره عروج وبلاگ نویس متعهد و عاشورایی زنده یاد حسن نظری در روز پنج شنبه 12/10/87 از ساعت 14 الی 17 برگزار می گردد .

این مراسم با حضور وبلاگ نویسان حامی مقاومت اسلامی و سخنرانی جناب آقای بنیانیان رییس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و حجت الاسلام و المسلمین شهاب مرادی جناب آقای غلامرضا آقاسی شاعر ولایت مدار توسط جمعیت حامیان مقاومت اسلامی:" الحماة " در محل تالار مهر حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی واقع در زیر پل حافظ روبه روی دانشگاه امیر کبیر بر پا خواهد شد . از کلیه علاقه مندان جهت حضور در این برنامه دعوت میگردد .

http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8710070052

ضمنا مراسمی نیز از سوی هیئت یا مهدی (عج) تهرانپارس در روز جمعه 13/10/87 از ساعت15:30در منزل آن مرحوم واقع در میدان امام حسین.خیابان دماوند(تهران نو) .خیابان شهید اکبر میرحسینی.بن بست طاهر.پلاک27.برگزار میگردد.
یا محمد و علی

افتتحاح صندوق قرض الحسنه«حسن از نور»











نوشته شده توسط : حسن ک.نظری(امٌل جان)

نظرات دیگران [ نظر]


حقوق بشریم مال تو!

چهارشنبه 87 آبان 29 ساعت 10:36 عصر
   ای مسلمانان به فریادم رسید     چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
دستنوشته...
این صدای چکامک شمشیر چیست؟اکنون قرن 21 است.اوج مدنیت ظاهری و تو خالی.این سلاحها هم همان شمشیر هستند ولی سوار بر مرکب علم.باطنشان خیال مبری فرق دارد! به رقص در اورندگان این شمشیر ها نییز همان اهل جاهلیتند تنها از فطرتشان کمی فاصله گرفته اند.
بارالهی!پس مولای این عصر رانیز برسان
تا این بزان گر را چوپان باشد.به فریادمان رس!تعداد شغالان و گرگهای در کمین این گله فراوان شدندو حتی بعضی گوسغندان نیز با افتخار به جرگه گرگان پیوسته اندو شاباش گویند.
کمی از صدای چکاچک شمشیرانتان بکاهید یا ایها الناس!ما نیز خواهیم صدای اذان را بشنویم.حال اصلاً چه معلوم که قائم (عج) اقامه را نگفت باشد و ما که درمیدان دنیا گیریم نشنیده باشیم.خدایا نمیدانم!
ما حاظریم حقمان را از حقوق بشر به شما گرگان ببخشیم. زیر سنگسارتان تحمل پیشه کنیم.سرمان را در حلقه دارتان بنهیم .تنها وتنها می خواهیم وقت رجوع به فطرتمان را به ما بدهید.اصلا هفت خوان که هیچ،  بیستون هم هی،.حاظریم تنمان را به مسلخ آزمایشات حتمیتان بسپاریم،.فقط و فقط میخواهیم کمی از این قید و بند ها و تعیناتی که به دورمان تنیده اید باز کنید.شاید بتوانیم آن صدایی که با بوی «طلعـة الرشیده» به مشام میرسد را بشنویم.
حال شما هر چه میتوانید مارا عذاب دهید .فقط به گوش باشید ما هم بابایی داریم.بگذارید بابایمان بیاید.چنان دماری از روزگارتان دراورد که دیگر نتوانید نگاه چپ به ما کنید چه رسد به انکه صدای چکاچک شمشیرهاتان را به رخمان کشید.دیگر نیاز نیست التماستان کنیم تا از بند هاتان رهامان کنید.چون خودتان نیز مدهوش و سرگرم جذبه و رخ زیبایش خواهید شد.

                                                نوشته شده در تاریخ
                                              29/9/1381 ساعت23:06
هرچی فکر میکنم یادم نمییاد 7سال پیش چه شده بود و امروز چه شده که دردم یکی ست !

نوشته شده توسط : حسن ک.نظری(امٌل جان)

نظرات دیگران [ نظر]


   1   2   3      >