با همين ديده گان اشک آلود
از همين روزن گشوده به دود
به پرستو. به گل. به سبزه درود
به شکوفه .به صبحدم به نسيم
به بهاري که مي رسد از راه
چند روز ديگر به ساز و سرود
ما که دلهايمان زمستان است
ما که خورشيدمان نمي خندد
ما که باغ و بهارمان پژمرد
ما که پاي اميدمان فسرد
ما که در پيش چشم مان رقصيد
اين همه دود زير چرخ کبود
سر راه شکوفه هاي بهار
گريه سر مي دهيم با دل شاد
گريه شوق . با تمام وجود
www.hoviyat-i-gomshodeh.persianblog.com
سلام ...
كامنتتون رو جايي ديدم دوست داشتم بيام ببينم چه خبره موفق باشي.
بدرود