هوالمحبوب
اي خداي بزرگ آنقدر به ما عظمت روح وتقوي اعطا كن كه همه وجودم خود را باعشق ورغبت قرباني حق كنيم.
خدايا مارا از گرداب خود خواهي واز گردباد هوي وهوس نجات ده وبه ما قدرت ايثار عطا كن.
خدابا ما را قدرت ده كه طاغوت خود پرستي را به زير پا افكنيم وحق وحقيقت را فداي منفعت هاي خود نكنيم.
خدايا آنچنان تار وپود ما را با عشق خود عجين كن كه در وجودت محو شويم.
خدايا در اين لحظات سخت امتحان،نور ايمان بر قلب ما بتابان وما را از لغزش دور نگه دار.
بخشي از مناجات شهيد دكتر چمران
روحش شاد ويادش گرامي
موفق وپيروز باشيد
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا
روح بزرگمرد عرصه عشق و ايمان دکتر چمران شاد
رحمت خداوند بر او و بر همه دوستدارانش باد
شادي روحش صلوات
يا علي
هوالحبيب
خدايا ! خوش دارم گمنام و تنها باشم تا در غوغاي کشمکشهاي پوج مدفون نشوم . ( شهيد چمران )
از چمران چه مي خواهي بگويي ؟ چه تعريفي از شخصيتش داري ؟ مي خواهي بگويي يک نابغه بود ؟ يک متفکر بزرگ بود ؟ يک نويسنده ماهر ؟ يک طراح بزرگ عمليتهاي نامنظم و چريکي ؟ دکتراي فيزيک داشت ؟ مي خواهي بگويي اگر بود الان ايران ابرقدرت انرژي هسته اي دنيا بود ؟ مي خواهي بگويي وقتي موقعيت پاوه خطرناک بود و همه شهر در دست دشمن و کسي جرات نمي کرد به پاوه نزديک شود ، او بود که رفت و شهر را از بند محاصره نجات داد ؟ حيف ...... حيف که رخت دنيا بر قامتش کوتاه بود.
آدمهايي که جاي قلب در سينه آتش دارند اهل يک جا ماندن نيستند . چمران هم يکي از آنان بود که چون نسيم وزيدن گرفت و هر جا صداي مظلومي بلند بود بسويش شتافت . به لبنان رفت و يار امام موسي صدر شد . در بيروت مبارزه با صهيونيست را آغاز کرد . مبارزاتش را تا آنسوي مرزهاي فلسطين هم ادامه داد و در ايران زيباترين حماسه ها را آفريد .و......
اين آخرين دستنوشته هاي اوست :
" اي قلب من ! اين لحظات آخرين را تحمل کن ...... به شما قول مي دهم که پس از چند لحظه ، همه شما در استراحتي عميق و ابدي آرامش بيابيد... "
و پس از آن دهلاويه آزاد شد و چمران همان جا آسماني.....
خنک آن قمار بازي که بباخت هر چه بودش
نماند هيچش الا هوس قمار ديگر
چمران، مصطفي، سردار عشق، شهادتت مبارك
مصطفي تنها چريك شما ايراني ها نيست!
او اسوه ما بچه هاي حزب الله لبنان و همه محرومان جهان است.
متاسفم كه او در ايران بيش از همه جاي ديگر غريب و مظلوم است.
كودكان لبناني او را بهتر مي شناسند تا ...!
از دوستي با شما خوشحالم.
الي اللقا،!
براي آن ابر مرد بسيجي كه با مدرك دكتراي فيزيك پلاسما از دانشگاههاي آمريكا قيد زندگي راحت مادي را در آمريكا زد و راهي لبنان و ايران شد. تا در جنگ و مبارزه ي مستضعفان جهان عليه استكبار شركت كند و عروس شهادت را در آغوش كشد.
...
شيعه يعني شير، يعني شير مرد
*** شهيد دكتر مصطفي چمران ***
*** در اين لحظات آخر عمر، آبروي مرا حفظ كنيد. به شما قول مي دهم كه پس از چند لحظه همه ي شما در استراحتي عميق و ابدي، آرامش خود را براي هميشه بيابيد. ديگر شما را زحمت نخواهم داد. ديگر به شما بي خوابي نخواهم داد. از درد و شكنجه، ضجه نخواهيد كشيد. از بي غذائي و گرما و سرما شكوه نخواهيد كرد.
... اما در اين لحظات حساس، لحظات وداع با زندگي و عالم، لحظات لقاء پروردگار، لحظات رقص من در برابر مرگ بايد زيبا باشد. ***
(آخرين دست نوشته ي شهيد چمران، دقايقي قبل از شهادت خطاب به اعضاء و جوارحش)
آنان به آفتاب شيفته بودند، زيرا كه خورشيد تنهاترين حقيقتشان بود.
روحش شاد و يادش پر رهرو باد.
