*** بنام تو اي قرار هستي ***
سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما برادر گرامي
از اينكه دوباره برگشتيد خوشحالم. اگر به خاطر داشته باشيد من قبلا خيلي به وبلاگ شما مي اومدم، گرچه كمتر حضور شما رو تو باغ آسماني شاهد بودم. اما اونموقع نوشته هاي شما سبك بسيار وزين و سنگيني داشت و من هم به اون لحن موقر خو كرده بودم . وقتي خداحافظي كرديد ، اومدم مطلبتون رو خوندم . راستش رو بگم اصلا نشناختم اون لحن رو ، و چند بار هم كه خانم شيدا آپ كرده بودند اومدم ولي ديگه نوشته ها مثل سابق نبود ، لحن كوچه بازاري نوشته ها هر بار منو سرخورده كرد و برگشتم . نميدونم چه اتفاقي افتاده ؟ دليل اينهمه تغيير رويه چي بوده ؟ در متن پيامتون و هم در اين متنتون يك دو كلمه نامانوس با شخصيتي كه من ازشما در تصور داشتم به چشم ميخوره كه نميتونم هضمشون كنم .
و اما در مورد درخواستتون بايد بگم من دقيقا نفهميدم شما واقعا به چه كمكي احتياج داريد ،
من تصور مي كنم شما بايد با هدف ، انديشه و ديدگاههاي خودتون شروع كنيد ، و بعد با نظراتي كه ديگران ميذارند، همفكري هايي كه انجام ميشه ، اين انديشه و ديدگاه رو جهت دهي كنيد و به كمال برسونيد تا به اهدافتون برسيد .
اگر هنوز باغ آسماني همسفر مهتاب رو در ياد داريد سري بزنيد
موفق و مويد و سرفراز باشيد