به نام خدا.سلام.نمي دونم برات بنويسم ناراحتم يا متاسفم يا غصه مي خورم.مي خواستي با اين نوشته ات چي راثابت كني؟حاجي ترمز كن پياده شو باهم بريم.خيال م كني اونها كه رفتند طرف دنيا و شهوت و رقص و اهنگ و اين چيزايي كه اسم بردي به جايي رسيدند؟نه همش سراب و همش پرتگاه بوده.اما تو كه انگ درويش را به خودت زدي درحقيقت اخرت را براي خودت خريدي.اگر حس كردي وبلاگت خوانند ه نداره و با اين پست زياد مي شن درست فكر كردي اما حالا شدي يزيد و خاندان معاويه و با دست خودت حسين (ع) را به قتلگاه شهادت كشاندي؟؟!!حاجي برات متاسفم.انتظار بيش از اين بود.گفتي منتظر پست قم باشيد.من هم طلبه ام هم دانشجو هم معلم هم مثل خيلي هاي ديگه دور از همه اين لذات كه نام بردي اما مي تونم از راه درست به خوشي هم برسم.انگار اثرات اون انرژي هسته اي نظنز كه چند مدت پيش رفته بودي انجا برتو اثر كرده و حالا اينم عوارضش...اميدوارم متوجه اشتباه بزرگت شده باشي.تا دير نشده توبه كن و برگرد به راه خودت خدانگهدار