• وبلاگ : يه امل مدرنيسم نشده!
  • يادداشت : سلامي د يگر
  • نظرات : 5 خصوصي ، 73 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    غنچه ي خنده رو لبات باز ميشه دور و ورت زندگي آغاز ميشه

    ريش قشنگت برا من طاهرست پيشو ني بند سفرت خاطرست

    عكس قنوتت چه باحال افتاده ضريح آقا كنارت جا داده

    تو مشهد يادت اون شبا سايه بازي حالي ميداد با پاها

    توي سفر خاطره هات گل ميكرد كوپه رو از خنده فضا پر ميكرد

    وقتي كه راه راه تو پاتو ديدم چه حالي داد همش بهت خنديدم

    يادت مياد يه جايي يه چيزي رو باب كردي منم شدم ديوونه رفتم فضا حال كردي

    سفره كه داشت جمع ميشد حالا آقا جيم ميشد

    همش اينا يه فيلم بود بنده خدا كي جيم بود

    بلال كه بو داده شد آقا حالا ساده شد

    قربون اون ساده گيش ديگه دلم شده ريش

    يادت مياد دم صبح رفته بودي اون بالا

    واي كه چه فازي دادش خوردن اون گيلاسا

    فوتبال كه پايي نبود دسته بود و هلهله

    كر كريات شروع شد كردي بپا ولوله

    خاكي شديم از دستت وقتي ميرفتي خونه

    راه راه پاي رقصت كرد همه رو ديوونه

    حسن كجايي داداش... شدي تو راحت ولي...

    ماها شديم ديوونه ...ديوونه ي ديوونه.....