• وبلاگ : يه امل مدرنيسم نشده!
  • يادداشت : ار فرود تا عروج
  • نظرات : 5 خصوصي ، 39 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بسم رب الحيدر

    منو حسن مي خواستيم همين روزا عازم كربلا بشيم.

    با اينكه خداي معرفت بود ولي اولين و آخرين نامردي بود كه از تنها رفيقم ديدم ولي روحش شاد.

    رفقا براي پدر و مادر حسن هم دعا كنيد كه خدا صبر بهشون بده.

    من كه داغ فرزند نديدم. ولي خيلي سخته.

    همين حالا فاتحه اي به شرط يك صلوات نثارش كنيد.

    بر عمر لعنت