من تا حالا يه بارم با اين حسن آقا صحبت نركردم ! آدرس اين وبلاگم خواهرم بهم داد اونم از مامان اين آقا حسن گرفته بود!
نمي دونم ولي يه دفعه دلم خواست بيام ببنيم اين جا چه جوريه و بعداز اون بازم اين جا مطلب داره يا نه! اومدم اين جا ... وقتي اين كامنت ها رو خوندم ... دست خودم نبود... همين طوي اشك مثل بارون از چشام...
مامانم همش مي گفت چي شده... واقعا وقتي يه آدم پااااااااااااااااااااك باشه يكي مثل منم كه تا حالا اونو نديد دلش ....
هيييييييييي يه فاتحه براش بدين حد اقل براي آباد كردن قصرش كه نياز داره نه؟
....