• وبلاگ : يه امل مدرنيسم نشده!
  • يادداشت : وقتي كه راز دل با خون دل شكفته شد.!
  • نظرات : 10 خصوصي ، 37 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + ياس 

    همواره گفتن گفتن گفتن.......

    همواره شنيدن شنيدن شنيدن......

    بارالها ! به ما شوقي عطا فرما تا هضم كنيم آنچه مي شنويم و لياقتي عطا فرما تا آني شويم كه تو خواهي. الها! رحمانا! نيرويي عطا كن تا از پس حجتي كه حسن بر ما تمام كرده است به احسن وجه برآييم.آمين

    منم دوست دارم يه بار ديگه بينمت ...........

    بيا تو خوابم

    مگه اينارو نميخوني؟؟؟؟؟؟؟

    پس بيا

    حسن

    + صحرا 

    ***

    سلام حسن...

    چي بگم...

    خودت كه بودي...ميدوني...

    حسن....بعضي وقتا فك ميكنم ديگه از دست من كاري بر نمياد....

    هرچند هنوز يه عمر وقت داريم....

    تو يه چيزي بهش بگو...!!!

    ***

    + آشناااااااااااا 

    http://www.baztab.com/news/61318.php اهانت به ساحت قدسي پيامبر اعظم (ع) در طراحي پرسش هاي آزمون ضمن خدمت فرهنگيان به خبرنگار خبرگزاري رسا اظهار داشت: والد ما پس از اطلاع، ضمن اظهار نگراني و تأسف شديد فرمودند: «همه مردم عكس‌العمل نشان دهند

    همين ها فرق آدم ها رو نشون مي ده! به قول گلدختر شايد ما تو 70 سالگي هم به ذهنمون نرسه كه چي مي خوايم! يا نه شايد اصلا فكر نكنيم!
    راستي چه اهميت داره كه چي مي خوايم؟
    چرا وقتي آدما هستن! نمي فهميم؟
    ... واي كه چقد نفهميم!!!!!!!!!!!!
    التماس دعا

    بابا خوشتيپ .. پريشبي كه ديدمت ... سفيد بيشتر بهت ميو مد .. من كه تاا حالا نديده بودمت ... اين طوري ... ولي قسمت من هم شد ... خوابت رو ديدم ....

    رو دستات بلندم كردي .....
    گفتي نذار مادر ناراحت بشه .. بعد هم رفتي .. بچه چقدر مي خندي ... ؟ چرا از گناهام كه تو اين مدت ديدي هيچي نگفتي ... همين خنده هات مي سوزونه ديگه ...
    هميشه وقتي با مامان بحثم مي شد تو مي گفتي ... اسن طوري نه ... نه .. نه ....
    پري روز هم من با مامان بحثم شد و باز تو اومدي ....
    كجايي آخه ....
    يا حق
    دلم گرفت .. سوخت

    سلام.

    خدا رحمتش كنه برادر خوبمون حسن رو...خودش دوست نداشت بگيم حسن(آقا)...از خدا صبر طلب مي كنم براي خانواده اش

    + كريمان 

    موفق و مويد باشيد .

    از خداوند برايتان صبر زياد خواهانم .

    و خداوند حسن عزيز را رحمت كند كه با رفتنش ما را نيز سوزاند .

    + رفيق نارفيق 

    سلام

    حسن چطوري..

    خوبي..خوشي.. سلامتي.............نيستي..

    مشتي..پاتو بلند كن مارو ببيني..

    من كه گردنم درد گرفت..از بس بالا رو نگاه كردم

    آخييييش...يه ذره سبك شدم....

    خيلي وقت بود ..مثل..قديما ..بات سلام عليك نكرده بودم

    چند وقته از آقا جواد و اهل بيتشون خبر ندارم..

    حالتون خوبه..اميدوارم سالم و سلامت باشيد

    ...البته..جو ياي احوال هستيم

    يا محمد يا علي ..يا فاطمه الزهرا..يا صاحب الزمان ادركني و ما تهلكني

    ا

    با عرض سلام و احترام : من هم دوست دارم كه به يادم باشي و از آنجا كه هستي دستم را بگيري تا من هم لايق پرواز شوم( خنك آنروز كه پرواز كنم تا بر دوست - به اميد سر كويش پرو بالي بزنم) .... دوست دارم كه با تو باشم..... نا اميدم نكن...
    هنوز هم باورش سخته . در 17 سالگي جايي بودند كه شايد در 70 سالگي هم بهش نرسيم . البته عميقا
    خدا رحمتش کنه! ايشون رو و همه وبلاگ نويس هاي درگذشته رو

    سلام . عالي بود .

    راستي به روزم و منتظر .

    يا حق .

    سلام.......

    من ................

    اين همه حرفاي قشنگ آدما چقدر دير همديگرو ميشناسن

    نمي دونم چي دوست دارم.............

    اما همين قدر مي‏دونم خيلي دلم ميخواد انشاءال... به همين زوديا وقتي كه آقا ظهور كرد با همه‏ي بديهايي كه دارم ، تو اون جمعي باشم كه براي سيلي زدن به دومي و مقيره صف كشيدن، آخخخخخخخخخخخ آمين

    انشاءالله روزي برسه كه اين خواسته‏هاي زيبا جزو ليست آرزوهامون باشه و فقط خدا كنه كه اون روز نزديك باشه و دير نشه آمين

    هميشه دلم ميخواست بدونم چرا اين اسم و براي وبلاگشون انتخاب كردن، اما حالا مي‏فهمم كسي كه دل نوشته‏هاش اين باشه ديگه تا آخر‏شو بخون...........................

    من دوست دارم....................كه شهادت نصيب همه‏ي عاشقا بشه، و بازم دوست دارم و سعي مي‏كنم كه خودم يه روز عاشق بشم

    دوست دارم خاله جون

    سر سجاده برا ما هم دعا كن

    پناه مي‏برم به آفريدگار فلق

    پاسخ

    دوست داشتن هاي شما دوست داشتن هاي ما هم هست پس التماس دعايا محمد علي
    + غريب اشنا 
    خوش به حال حسن اقا حالا ديگه مطمئن شدم جاش تو اين دنيا نبود اما دست دارم بدونم چه جوري به اين معرفت رسيده بوده تو 17 سالگي كه اين بوده واي به حال 22 سالگيش خوش به حالش اما چه جوري منم ميخوام دركم فهمم به اينجا برسه ارزوهام مثل حسن باشه زميني نباشه چه جوري الان دارم همه تلاشمو ميكنم يعني همه اون كارهايي رو كه بايد انجام ميدم و نبايدها رو هم تمام تلاشم اينه كه نكنم اما ميترسم بعد يه مدت اسير روزمرگي بشم يادم بره كيم و چيم تروخدا بگيد حسن اقا چيكار ميكرد چه كارايي ميكرد چه كارايي نميكرد غير شما كه خانوادشين هيچ كس ديگه نميتونه بگه دارم فكر ميكنم شايد حسن به خاطر مدل به دنيا اومدنش كه تعريف كرديد اينجوري بود نميدونم من ميخوام ادم باشم بگيد چه جوري بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ

    دعام لحظه ي سال تحويل پار سال با اشک اين بود:خدا يا حب اهل بيت رو از دل ما بيرون نکن..............با يه آمين جانانهديگه بقيش با خودتيا محمد وعلي
     <      1   2   3      >