سلام عرض ميكنم خدمتتون هر چند ميدونم به عرض سلام من نيازي نداريد اما سلام عرض ميكنم واسه دل بيچاره خدودم بيبين حالا من يه سوال ازت دارم يه سوالي كه اگه بتوني جولبشو بهم هالي كني تا اخر عمر اگه باقي باشه دعاگوت ميشم من خدا رو خيلي دوست داشتم خيلي خيلي باهاش حال ميكردم چون فكر ميكرددم اونم ميخوادم به جاهايي هم هي چيزايي نشونم داداه بود كه فكر ميكدم ميخوادم من گفتم حالا كه ابنجورياس بذار منو لياقتشو داشته باشموقت بگير تا 1000 تا كار ديگه زندگيه دودنيامو گذاشتم رو رضايتش ميدوني ولي خدا نميدونم الكي الكي مكه هم دعوتم كرد اوظاع خيلي با حال بود من بودمو و من و خدا تو مكه جلو خونش اگه بدوني اگه بفهمي با چه عشقي نماز ميخوندم نميگم اسموني شده بودم اما حال و كه داشتم خيلي خيلي طولانيه همينو بگو كه به 100 تا اميدو ارزو برگشتم گفتم من رفتم مكه بابا مكه كم جايي نيست اونم تو اين سن دفعه همه اما اما اما يه دفعه همه اونا خراب شد رو سرم به هيچ كدومشون كه نرسيدم هيچ بر عكسم شد از همه اونايي كه ميترسيدم سرم اومد مني كه نماز اول وقتم ترك نمي شد شدم يه بدبخته خدا زده كه ميون زمينو اسمون مونده دستش از اميداش كوتاهه سعي كردم متحول بشم از حجاب بو نما زولي اونو يه دفعه ازش گرفتن دارم نابود مشم تنها چيزي كه ميخوام مرگه هيچي ارومم نميكنه ديگه چيزايي كه قبلا بهم ارامش ميداد كمكم مرد نيست مرده خداااااااااااااااااااا بس كن مرگمو برسون تمومش كن من خواستم تو خودت نخواستي من خوب بشم