سلام

كي گفته كه دنياي ما پر از پير باباس؟

اين قبول كه ما تعدادي پير بابا داريم اما غم نون و آب و معيشت مگه ميذاره كه ياد ماها باشن؟اونايي هم كه بعضيا پير بابا خطابشون كردن به نظرم پيرباباي واقعي نيستن.مگه ميشه كسي كه بدون دغدغه من و تو نشسته توي برج خودش و قهوه ميخوره درد تربيت من و تو رو داشته باشه؟مگه ميشه اوني كه تو اين مملكت بارها و بارها توي ديدارهاي خصوصي و عمومي سفارش رهبر رو درمورد من و تو شنيده و ككش هم نگزيده پير باباي من و توئه؟؟؟

ما يه پير بابا ميخويم كه حرفمونو بفهمه ؛از جنس خودمون باشه و مثل ما زندگي كنه تا هرچي كه ميگه به دلمون بشينه وگرنه ما كه از خيلي چيزا باخبريم محاله كه نصايح حضرات ،روي منبر يا توي تلوزيون به دلمون بشينه و هدايت بشيم.

در مورد راهكار هم بايد فكر كنم! البته اول بايد بفهمم كه قضيه سكه جدّيه يا نه!!!

اويس من از تو غريب ترم!

فعلاً كه در اين برهوت تاريك سردرگمي به جز آتش هدايت خدا رفيقي نيست!رب اشرح لي صدري...

اين قضيه ي سكه جدي بوده؟ يا جدي هست؟

سلام. شما هم مارو بخاطر بي معرفتيمون ببخشيد. ما رفاقتامون از جنس خاكيه .. البته نه به اون معني قشنگشا .. يعني ما رفاقتمون از جنس خاكه ولي تو از جنس خاك ما نيستي بخاطر همين از قديم گفتن تا خاك داري رفيقتن .. نميدونم چي چي چي چي حافظا .. خلاصه ماهم ميام اينجا گه گاهي .. ولي اغلب وقتا كه توي فضاي وب هستيم و وبگردي ميكنيم به يادتيم .. اين پستت رو هم مثل پست قبلي نخوندم ولي از ديروز كه اون كامنت رو توي وبلاگم ديدم ميخواستم بيام و سرفرصت مطالب رو بخونم بعد نظر بدم ولي فكر نكنم امروز فردا هم جور بشه .. راستي امروز داشتم توي مطلب وبلاگم ميگشتم به يه متن برخوردم براي 17 بهمن 85 بود .. در مورد تو نوشته بودم .. البته دو سه تا متن توي وبلاگم در موردت نوشته بودم يكيش توي وبلاگم نمايش داده نميشه. اينجا برات ميذارم .. خودت ببينش .. البته توي خصوصيا ..

حاج خانم،آقا جواد سلام

توي اين حدود يك ساله فوت حسن يه جورايي درد دلاي حسن و خيلي ديگه از اين جوون ها رو به زبون دل يا به قول حسن املي مطرح كرديد شايد براي خيلي از ماها اين فضاها شوخي باشه و براي رفع خستگي و كمي شيطنت( الياس بازي) بيايم.

مشكل جوون امروز كار،‏درس، چگونگي تشكيل خانواده و ....

ولي اين رو بگم جوون ايراني به حداقل ها اكتفا مي كنه و با كمترين و كوچكترين ها راه مياد.

كاش مي شد از اينجا داد زد آهاي آقاي..... كه نشستي توي برج شخصي و ماشين و ... دور اطرافت رو پر كرده و جز بچه هاي خودت كسي رو نمي بيني و اسم حاجي ها رو هم بدنام مي كني بيا بشين و كمي هم براي حوون ها گوش باش و در حد توانت كمك كن تا اين همه بيكار و ... نداشته باشيم يكي از راههاي رفع اين مسكل جلسات بحث با حوون هاست

اي مادر و پدر گرامي يا بهتر بگم دوستان و همدلان ما شما بگين شايد به حرف شما گوش كردن

يا محمد و علي

سلام...

جواناني كه به جبهه رفتند و با جون و دل جنگيدند..نتيجه كار فرهنگيي بود

كه در زمان طاغوت توسط پير بابا ها انجام ميشد...

اون زمان مسجد ها پر تر بود و باباها توجه بيشتري به پيربابا ها داشتن..

در نتيجه به تربيت بچه ها شون اهميت ميدادن...چون همه اونا از فساد جامعه براي بچه هاشون نگران بودند

ولي بعد از انقلاب و مخصوصا بعد از جنگ اسم جامع اسلامي گولمون زد و

با اينكه تغييرات وسيعي در جامه داده شد و فرهنگ غني اسلامي در خانواده ها رشد كرد ولي يكسري از پدر ومادر ها وپير باباها به خيال اينكه

تو اين جامعه احتمال انحراف جوانان وجود نداره فعاليتهارو كم كردن وتوجه

به فرزندان آينده اين مملكت كاهش يافت...

در حالي كه با گسترش تكنولوژي و ارتباطات... جوانان بيشتر در معرض

تهاجمات فرهنگي قرار گرفتن و اين قضيه همچنان ادامه داره....

تا وقتي كه بچه هارو طوري تربيت كنيم كه به پيرباباها بيشتر توجه كنن و پيرباباها طوري رفتار كنن كه جوانان بيشتر به اونا اعتماد كنن...

يا محمد و يا علي

با سلام و دعاي خير

چقدر لحن نوشته تان به نوشته هاي مرحوم حسن نظري شبيه است .

مطلب زيبايي بود دستتان درد نكند.براي مرحوم نظري نيز شادي روح و غفران الهي از خداوند خواستارم.

در پناه حق - يا علي

سلام!

خسته نباشيد زديد به هدف اما....

عادتي كه ما داريم همه گلايه از اطرافيانمان است كه دولت چرا هيچ كار نميكند پدرم چرا اينكار نكرد و.....

يك بار شد كه بگوئيم خودمان چكاره ايم و چه كرده ايم؟!

ما بايد اول خودمان (شخص)را درست كنيم علم رو در جهت خودش به كار بريم نه اينكه به بيراهه بكشانيم و...خيلي مثال هاي ديگه!

ما خدا رو داريم دنبال پير بابا ميگرديد!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ياعلي