ای مسلمانان به فریادم رسید چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
دستنوشته...
این صدای چکامک شمشیر چیست؟اکنون قرن 21 است.اوج مدنیت ظاهری و تو خالی.این سلاحها هم همان شمشیر هستند ولی سوار بر مرکب علم.باطنشان خیال مبری فرق دارد! به رقص در اورندگان این شمشیر ها نییز همان اهل جاهلیتند تنها از فطرتشان کمی فاصله گرفته اند.
بارالهی!پس مولای این عصر رانیز برسان تا این بزان گر را چوپان باشد.به فریادمان رس!تعداد شغالان و گرگهای در کمین این گله فراوان شدندو حتی بعضی گوسغندان نیز با افتخار به جرگه گرگان پیوسته اندو شاباش گویند.
کمی از صدای چکاچک شمشیرانتان بکاهید یا ایها الناس!ما نیز خواهیم صدای اذان را بشنویم.حال اصلاً چه معلوم که قائم (عج) اقامه را نگفت باشد و ما که درمیدان دنیا گیریم نشنیده باشیم.خدایا نمیدانم!
ما حاظریم حقمان را از حقوق بشر به شما گرگان ببخشیم. زیر سنگسارتان تحمل پیشه کنیم.سرمان را در حلقه دارتان بنهیم .تنها وتنها می خواهیم وقت رجوع به فطرتمان را به ما بدهید.اصلا هفت خوان که هیچ، بیستون هم هی،.حاظریم تنمان را به مسلخ آزمایشات حتمیتان بسپاریم،.فقط و فقط میخواهیم کمی از این قید و بند ها و تعیناتی که به دورمان تنیده اید باز کنید.شاید بتوانیم آن صدایی که با بوی «طلعـة الرشیده» به مشام میرسد را بشنویم.
حال شما هر چه میتوانید مارا عذاب دهید .فقط به گوش باشید ما هم بابایی داریم.بگذارید بابایمان بیاید.چنان دماری از روزگارتان دراورد که دیگر نتوانید نگاه چپ به ما کنید چه رسد به انکه صدای چکاچک شمشیرهاتان را به رخمان کشید.دیگر نیاز نیست التماستان کنیم تا از بند هاتان رهامان کنید.چون خودتان نیز مدهوش و سرگرم جذبه و رخ زیبایش خواهید شد.
نوشته شده در تاریخ
29/9/1381 ساعت23:06
هرچی فکر میکنم یادم نمییاد 7سال پیش چه شده بود و امروز چه شده که دردم یکی ست !
نوشته شده توسط : حسن ک.نظری(امٌل جان)
نظرات دیگران [ نظر]