سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشنه های یه نسل سومی

پنج شنبه 84 مهر 7 ساعت 4:21 عصر

به یمن داشتن فضای فرهنگی فوق العاده(!) دوران نوجوانی نسل سوخته که من هم جزییش هستم، به همه چیز بدبین شدیم. از هرچه که مربوط به دین و ناموس و حق بود گذشتیم و پشت بهش کردیم و تف انداختیم فقط برای اینکه من و امثال من می خواستیم قدرت فکر و انتخاب داشته باشیم و دبیر بینش اسلامی حالمون رو بهم نزنه. وقتی بزرگ تر شدم از خدا خواستم چشمان من رو باز کنه تا حق رو از ناحق تشخیص بدم و بتونم مثل یک انسان زندگی کنم. که بتونم جو گیر نشم و همه چیز را یک قانون مقایسه نکنم و اصلا قضاوتی نکنم چرا که انسان در جایگاه قضاوت نیست.

یکی از اون مسائلی که در دوران نوجوونی من و این نسل سوخته پایمال شد مسائل مربوط به جبهه و جنگ بود. ما از جوانان جنگ رفته نبودیم اما ناظم و معلم و صدا و سیمای ما می خواستن که با رشادتهای جنگ و بعضا فضای معنوی که در بین رزمنده ها وجود داشت آشنا بشیم. اما بازم چون سیستم آموزش پرورش ما به حول قوه الهی خیلی عنایت داشته به جوانان این مرز و بوم، نفری یه گوشکوب دست ناظم و معلم دادن که بیفتن به جوون ماها که الا و بلا هرچی اونا می گن درسته و اصلا ما مغزی نداریم که بخوایم راجع به حرفا فکر کنیم برای همین شد که دفاع از وطن هم شد مسخره خاص و عام. شد عامل پوزخند جوون این مملکت
.

.

حالا ممکنه بگید من دارم شعار می دم یا چرت و پرته یا درسته اما مهم نیست. مهم این بود که می بایست هر سال بنویسم و بگم این هفته مبارک و شب شکست حصر آبادان و خرمشهر و سایر عملیات ها به یاد اونایی باشیم که خالصانه رفتند و جونشون رو در طبق اخلاص گذاشتن. کمی واقع بین باشیم. همه آدمهایی که جنگ رفتند قدیس نبودند اما همین که برای دفاع از خاک وطن و جان و مال مردم رفتن، کار قشنگیه. به یاد بچه های نوجوان و جوون آبادانی و خرمشهری که با دست خالی جلوی دشمن ایستادن و شهید شدن. به یاد تمام لبهای تشنه ای که در گرمای جنوب توی سنگرها با کمبود امکانات دست و پنجه نرم کردن و توکل بر خدا کردن و جلوی دشمن ایستادن. علاوه بر شهیدان به یاد جانبازان و اسرا هم باشیم که صبوری کرده اند و خیلی موقع ها توی همین اجتماع ما بهشون ظلم میشه چون مردم همه رو به یک چشم می بینند. ای کاش این طور نبود. ای کاش....


نوشته شده توسط : حسن ک.نظری(امٌل جان)

نظرات دیگران [ نظر]