سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روستا،عشق،سامرا ....

جمعه 85 فروردین 18 ساعت 4:27 صبح

جیر ... جیر ... الله اکبر الله اکبر اشهد ان لا اله .... جیر جیر ....

پاشو دیگه پسر چقدر میخوابی ؟ شورشو در اوردی چشم سفید ، پدر سوخته!

-- ااااااه ...مآمآن .. نیگا کن نمیذاره بخوابم ، تورو خدا تو بش بگو .

. شما دخالت نکن زن !

.

.اه ... فکر کرده تا آخر عمر میتونه همینطوری به من دستور بده . آخه من چه گناهی کردم دهاتی ام . الآن باید خوابیده باشما ....... های پسر حواست کجاست ؟ اون از اون وضع بلند شدنت اینم از آبیاری زمینت ... آخه من به چیت بنازم؟ همه پسر دارن ،ماهم پسر داریم؟ یه کم از پسر "علی تراب" یاد بگیر ......

.

. اینجا صحنه عوض میشود! دود و مه وغم وعشق فضا را پر میکند

. دود و مه وغم وعشق فضا را پر میکند

عمو ... عمو ....!! جون عمو ما تشنمونه. هیس س س س ....

اگه باباتون بفهمه حواسش پرت شما میشه وبرمیگرده عقب. تا موقعی که من بر میگردم پس چیزی نگیدا !؟! آفرین به دخترای گلم .

.

عباس آقا داری میری قربون دستت این پرده رو درست کن. باد که میاد گوشش یه کم میاد بال،ا شاید دید داشته باشه .

.

سر و دست و چشمانم دیگر کار نمیکند ، برادرم چه شد؟

.

. دوباره نیزصحنه عوض میشود و ماشینی میآید و ....

 

ای بابا ! داداش کودوم گوری هستی ؟ بیا دیگه،دیره .... میرما؟! ... نه .. نه .... وایسا اومدم .

.

چقدر دیر کردی بابا . سه ساعته دم در مطل آقاییما.... این مامان دوباره گیر داده بود میگفت امروز تو خیابونا شیطنت نکنیدا... امروز روزقتله

شگون نداره .... خلاصه هیچی دیگه سهساعت داشت مارو نصیحت میکرد . نه نه ست دیگه چیکارش میکردم؟ .... ای بابا دوباره قتله کیه ؟ ....

.

.

. داخل تاکسی ....

-- هر روز یه فیلم ، هر روز یه برنامه، این آخوندا هم دیگه شورشو در اوردنا ... ولمون کنید بابا .ما اگه نخوایم عزاداری کنیم ،کیو باید ببینیم ؟ -- آقای محترم ، امروز هم شهادت امام حسن عسگریه(ع) ، هم چهلم حادثه ی سامرا ، هم عیدالزهرا .... نه .. نه .... اشتباه کردم . امسال تا وقتی که لکه ی ننگ توهین ها و ... رو قلب ما مسلمونهاست دیگه عید الزهرا نداریم ........... راننده یه نگا تو آیینه کرد و هم زمان که چشمشو می چرخوند تو آیینه گفت : "آقا" کی باشند؟

...... کسی عقب نیست!!!!

.

دوباره صحنه ی روستا....

-- إإإإ .... دیدی چی شد پسر ......" ای بابا دوباره معلوم نیست می خواد چه کاری دستمون بده" . نه بابا ، چی شده ؟ -- امروز قتله ما پا شدیم اومدیم دنبال کار . ... خدا ما رو ببخشه .... الهی العفو ....

.

مش باقر بیا تلفن ... کیه؟ ... نمیدونم .... الو ... سلام عمو جان ... شما؟(بالهجه) ... منم از شهر زنگ زدم عید رو تبریک بگم .... بوغ ..بوغ ..بوغ .. بوغ بوغ .... آقا چرا قطع کردی؟

.

.

اتماس دعا ....

یا علی مدد


نوشته شده توسط : حسن ک.نظری(امٌل جان)

نظرات دیگران [ نظر]