آب از آب تکان نخوردنه ديدي نه ديده شديرفت و گذشت بي نگاهي که بوي مهرباني دهداما همين نزديکي هااز آب آبي تر استلحني شبيه مريمي هاي پرپرسرشار از بوي ارديبهشت...سر ميزند تنهايي-باشد!...از دوباره مي آيد دلتنگي-گو بيايد!...با نديدنش چه ميکني؟-هراسي ندارم!باهاش رفيقم اينروزها ا ا ااااااا
-rabtesh be az jense niaz be bi rabtishe!!!-
s.g