بي خود كردي تو ... في گور نيا ... رفتم ... مردم ... تو رو تا خودم كفنت نكنم و از تو اين تنور (خام بدم . پخته شدم . سوختمت ( جزغاله بيرونن نكشم ول كن معامله نيستم ...( بگم ها ... استغفر ا...)
غلط هاي زيادي .. ..
آخه مومن مسجد نديده .... مگه با پاي خودت اومدي ... دعوتت كرد كه تو غلاميش رو بكني ... تو پرچم بگيري دستت ... اين بود پهلون بازيات داداش ...
رداي غلامي اقا ابا عبدا... لباسي نيست كه وقتي تن آدم رفت بشه به اختيار بيرونش آورد .... انتخابت كردن .. بله ...
تو همين به قول خودت حسينيه مدرن ... هر چند بياي و فقط يه يا حسين بنويسي و بري ....
من خبر نداشتم .. الان هم مريضم ... بذار بهتر بشم هم زنگ مي زنم خونتون هم اينجا سياهت مي كنم ...
هي اسم منو بردي كه چي من سگ كي باشم .. من و راه نمي دادن تو هيت سراغ مداح رو مي گرفتم ... من پشت تو اومدم ....تو گلابي جان ...
كاري ندارم كي مياد .. اينجا هر كي بياد تو نمي شي .. معاون مي ذاره .... اگه به حاجي نظري نگفتم باز مي خواي بري الافي ... كلي دعا مي كرد به جون اينترنت....
مگه دستم به اون دماغت نرسه ....دو پايي مي رم توش ...كه پچخ شه ( اين يك اصطلاح يزدي ست ) ... نخند ...سيرابي .
حالا ميام همين جا جوابت رو مي دم اين حكما براي دست گرمي بود ...
مشكل دارم .. !!!!كي نداره ...؟رفتم برات قفل كتابي بستم به ضريح اقا ثامن تا شفات بده ( بر- ش - كسره )
يادت رفته ....انگار ؟
الا بذكر ا.. تطمئن القلوب ....
يا حق