سلام.
اين جواب پاسخ حضرتعالي به نظر بنده!
سلام .... ببين من اگه ميخواستم اونوري بشم که ميشدم. از کسي اجازه نميخواستم که.
عليك السلام. نه تو رو خدا! راه بازه و جاده دراز!!! ببينم تو اصلا حالت خوبه؟ البته معلومه كه نچ. آخي...
من دارم ميگم چي کار کنيم که اينطوري نشه؟ باچي جاي خالي هامون رو پر کنيم.
دادا عاشق شو. عاشق بشي ديگه هيچ روزنه اي پيدا نمي كني كه بخاي پرش كني. عاشق چي يا كي؟ برو روش ي كم فكر كن.
من ميگم چرا بايد خوشي هاي دنيا در تقابل با خوشي هاي ديني باشه؟ هان؟
نيست. بابا نيست. كي گفته كه هست؟ ببين دادا. دو تا دنيا داريم. دنياي مذموم و دنياي ممدوح. كي گفته ماشين پرشيا بده؟ كي گفته خونه شونصد متر زير بنا بده؟ دنيايي كه ميگن بده ي چيز ديگه س. برو بپرس، بهت ميگن.
فقط بلديم بشينيم بزنيم تو سر وکله ي خودمون.
وا. شما از اين كارا هم مي كني؟! آخي. خيلي مث اينكه اوضاع دارم شده. خدا رحم كنه. آخه بابا مگه بيكاري؟ اين ادا اصولا چيه از خودت در مياري؟ چته؟ چيكاره اي؟ اصلا واسه چي اومدي به اين دنيا؟ بهش فكر نكردي تا حالا؟ اي بابا.
شما رفتي وبه پوچي رسيدي که ميگي؟
دم شما گرم. اينقدر تو جمع از آدم تعريف نكن. لوس ميشم ها!!!
اول مطاع کثير رو برامن تعريف کن بعد بگو؟
در تفسير نور، سوره مباركه نساء آيه 77 اينگونه آمده است: اگر چشم اندازتان را وسيعتر از اين جهان مادّى قرار دهيد، به متاع اندك دنيا دلبسته نمىشويد. «والاخرة خير»
اصلا حرف شما درست.... چرا بايد مطاع کثير با روح شاد در تناقض باشه؟ چرا بايد با خنده وشادي ورقص ومستي وتيغ زدن وشهوت در تناقض باشه؟
با شادي و خنده و دلخوشي در تناقض نيست. در مورد رقص، انشاء الله بعد ازدواج با همسرتون مجازيد! در مورد تيغ زدن به مرجع تقليدتون رجوع كنيد و در مورد شهوت هم راهكارهاي خوبي ارائه شده. عمومي بگم يا خصوصي؟
يه کم خودتون رو بذاريد جاي يکي که اصلا نميفهمه چي کار کنه.
الحمدلله كه جاي شما نيستم. ولي اگر بودم هم خودم رو مي سپردم دست خود خدا. با اون معامله مي كردم. نمي دونم چقدر از حرفم فهميدي. ولي بيشتر از اين شرمنده.
يا علي عليه السلام مدد