سلام
به همين راحتي غزل خداحافظي رو آواز ميكني و عين خيالت نيست كه با كي طرفي؟
نميدونم ميخاي بري يا كلا رفتي؟
نميدونم چرا اينجا هنوز قسمت نظراتش غير فعال نيست
البته گفتي كه يه نفر ديگه ميخاد بياد
و گفتي كه يه مشكل بزرگ برات پيش اومده
گفتي كه بايد بري
واقعا به همين راحتي؟
َ____________________________
برو خدا به همرات...
اما دعا ميكنم اين مشكلي كه گفتي، هر چه زودتر رفع بشه تا هر چه زودتر برگردي.
نميدونم چرا، اما دلم گرفت...شايد ياد روزهايي افتادم كه تصميم گرفته بودم از هرچي وبلاگ و اين چيزاست دست بكشم...
شايد ياد روزهايي افتادم كه وبلاگ رو جايي براي درددل كردن و خالي شدن و ... ببينم، جايي براي درددل شنيدن و همدرد شدن ميديدم.
نميدونم اين چيزا رو چرا نوشتم، نميدونم.
اما... هيچي.
دعات ميكنم.
ياعلي